Sunday, July 6, 2014

کلام زیبا

بسم الله الرحمن الرحیم
کلام زیبا

آرمان گرایی مرض است. درد است. دردی که باید درمان شود وگرنه نه تنها گریبان گیر مریض می شود، بلکه جامعه و محیط پیرامونی مبتلا را نیز گرفتار تبعات زیان بار خود می سازد.
آرمانگرایی مسری است. از این جهت اگر زود علاج نیابد گروهی را همراه و پشتیبان مریض می کند تا او را در به بار آوردن فاجعه یاری رسانند.
تورق صفحات تاریخ نام آرمان گرایان زیادی را پیش روی ما قرار می دهد. آنها که در سر شور مدینه ی فاضله داشتند. چه بسیار آرمان گرایانی که در خیال، اتوپیایی بهم بافته و در دنیای واقعی به دنبال آن می گشتند؛ اما نتیجه ی کارشان ویرانی شد و روزِ سیاه. تاریخی از جنایت و کابوس دستاورد نگرش ایده آلی است به دنیا.
دنیای خوب، آنگونه که در ذهن آرمان گرا نقش می بندد، قابلیت عرضه در این پهنه ی خاکی را ندارد! هر کس اینگونه فکر می کند و به دنبال چنین آرمان شهری است نه تنها خود را دام هلاکت می سپارد که جامعه ای را نیز با خود غرق می کند.
به یاد دارم دوران دانشگاه را که چگونه به دنبال حکومت آرمانی برای اجرای بهترین احکام دنیا بودم. چگونه دوست داشتم آنچنان سیستمی بر من و بر همه! حکم کند که راهی جز سعادت باقی نماند. صفا باشد و وفا. شادی باشد و مهربانی. بدی مذموم باشد آن قدر که کسی به سوی آن گام ننهد و اگر کسی به سوی آن گام برداشت به شدت مجازات شود و خوبی کسب روزانه ی آدم ها باشد.
اینگونه برای خودم خیال می بافتم. آرمان گرایی می کردم و برای دیگران به قضاوت می نشستم که چه دورند از جایی که باید باشند. چرا در راه هدفی مقدس جان فرسایی نمی کنند؟ چرا اینگونه بر مثال انعام زندگی می گذرانند؟
اینگونه و با چنین عینکی به دنیا نگرستن، ناچار تافته ی جدابافته به دست می دهد. می خواهی طرحی نو در اندازی تا بنیاد جهان به گونه ای دگر پی افکنی. بی خبر از انکه این دوباره پی افکندن، جز خسارت چیزی به بار نخواهد داد!
دیده اید آنها که می خواهند آرمانی اصلاح کنند؟ خیلی هاشان دلی صاف دارند. غالب جمعیت کسانی که گروه فشار می نامندشان (البته به استثنای لیدر هاشان) همین جوانان آرمانگرا هستند. کم نیستند دور و برمان.انصافا" بد آدم هایی هم نیستند. اتفاقا" ذات پاکی دارند. دنبال مدینه ی بهتری هستند. دنبال جایی با صفا تر. اما ناظر تبعات اصلاح گری شان نیستند تا بدانند دنیا همین است که هست. هر چه بیشتر به همش بزنی گندش بیشتر در می آید! باید با دنیا بسازی و بسوزی تا بر مدار اصلاح گری واقع بینانه بتوانی اندکی تغییر مثبت در نظام و ساختار آن ایجاد کنی.
باید پیش دکتر رفت تا دوا کند این بیماری را. باید طبیبی چیره دست علاج کند این مرض را. و چه درمانگری تواناتر از آنکه خود روزی گرفتار این درد بوده است.
دکتر صادق زیبا کلام با کلام زیبایش علاج آرمانگرایی من بود. در پس درمان او بود که نگاهی دوباره به جامعه انداختم. مفهوم "منفعت عموم" برایم دستاوردی ارزشمند بود در پسِ آشنایی با اندیشه های جناب ایشان. یاد گرفتم که نباید برای رسیدن به قله های آرزوهای شخصی خویش و آنچه درست می انگاریم و حقیقت محض می پنداریم، از دیگران مایه گذاشت و هزینه کرد. به راستی از این جهت چه بسیار مدیون درمانگری ایشان هستم.
***
شنیدن خبر محکومیت 18 ماهه جناب ایشان برایم ملال آور بود. خودخواهانه، بیشتر برای خودم ناراحت بودم تا برای زحمت و مشقت ایشان در زندان از آن جهت که مدتی را در بهره مندی از تفکرات ایشان محروم خواهم ماند.
تاثیر تفکر و نگرش زیبا کلام را در بطن جامعه به وضوح قابل مشاهده است. روشنگری های دکتر زیبا کلام، مخاطبانی در طیف وسیعی از روشنفکری تا طبقات متوسط و حتی پایین جامعه را در بر میگیرد. نفوذ کلام صادقی که بزرگ ترین مخالفانش هم درراستین بودنش شک ندارند باعث شده دستگاه تخریبی به هر شکل موجود علیه ایشان به کار بیفتد. خبر 20:30 در مورد مقاله ی فوتبالی ایشان نشان از توجه روز به روز عوام به اندیشه های ایشان دارد.

این نوشتار به پاس قدردانی از استادی نوشته شد که برای من، دیدن واقع بینانه ی دنیا را به ارمغان آورد.

مدت هاست آرمانگرایی را در پستویی در نهانخانه ی مخیله ایم حبس کرده ام. هر لحظه باید مراقب باشم تا مبادا محبوس، راه فراری بجویید و من خدای نکرده از منفعت دیگران برای آرمان های خودم هزینه کنم! در این مسیر هر چند در مورد برخی راهکارها با جناب زیباکلام اختلاف نظر دارم اما در پیمودن راه همراه ایشان هستم. به این فکر نمی کنم که بگویند ایشان از طرف فلان سیستم یا شخص حمایت می شود وگرنه تا به حال سرنوشت دیگری داشت! به این فکر می کنم که خروجی تفکرات ایشان، اصلاح واقع بینانه ی جامعه با در نظر گرفتن نفع حداکثری را در پی داشته و ان شاءالله خواهد داشت.

علی اکبر نوری
15 تیر 93

تهران

No comments:

Post a Comment