Thursday, August 8, 2013

دفاع از حقوق زنان، از عقده گشایی تا نقد اجتماعی

بسم الله الرحمن الرحیم
دفاع از حقوق زنان، از عقده گشایی تا نقد اجتماعی

"هیس!دختر ها فریاد نمی زنند" از ابتدا تکلیفش را با انتخاب عنوان برای مخاطب روشن کرده. آنونس فیلم کمترین شک ها را برای مخاطبی که در راه سینما ست کاملا" برطرف کرده است: آنچه برپرده نقش خواهد بست تصویر آزار دختران این جامعه و سکوت آنها است.
با فیلمی روبرو هستیم که برای جذب مخاطب نیازمند روایت جدیدی از آزار کودکان است. اما به نظر می رسد که در این راه ناکام مانده است.
 این بار قربانی آزار و اذیت، (شاید به خاطر جنسیت) خود به آزار و اذیت روی نیاورده است. (شاید "بیجه" ی معروف یا  همین"مرادِ" هیس.. حاصلی از آزار کودکی هایشان به علاوه ی جنسیتشان باشند!) این بار قربانی، منجی است! منجیِ دخترکی که سرنوشتی بهتر از خودش نخواهد داشت. اما سناریوی ایفایِ نقشِ منجی بودن، مخاطب باهوش جامعه ی ما را به هیچ وجه اقناع نمی کند. مخاطبی که هر روز در صفحات حوادث با انباشتی از گزارش های آزار و اذیت روبروست.
 داستان با یک خلاء بزرگ روایی برای بیان خرقِ عادتِ جذاب روبروست. اما با این وجود مخاطب با فیلم همراهی می کند. مخاطب با تمام نکته سنجی اش از اشکالات فیلم نامه چشم می پوشد. از اشکالات شخصیت پردازی و آشفتگی در روایت داستانی تا فیلم برداری و صحنه پردازی عبور می کند و با فیلم هم سرایی می کند.
 بارِ درامی که بر دوش صحنه های قبل از اعدام است دیگرکشش و جذابیتی برای مخاطب ندارد. اما باز هم مخاطب سینما را ترک نمی کند. با تمام ضعف ها او این فیلم را دوست دارد. فیلمی که داستان " بی گناه کشته شدن برخی دختر بچه های این مملکت" را روایت می کند.
برای مخاطب ایرانی داستان فیلم چیز جدیدی  به همراه ندارد. اما برای او جرات و جسارت "پوران درخشنده" در به تصور کشیدن رازهای مگوی این اجتماع  آنگونه که تا کنون خوانده ، شنیده و یا شاید به عینه دیده بود، تحسین برانگیز است. "هیس!... دختر ها فریاد نمی زنند" بدنه ی جامعه را نقد می کند. در جریان فیلم برای تک تک ما جایی هست برای مقصر بودن؛ برای احساس عذاب وجدان؛ برای قبول سهمی از اشتباه در کشته شدن آینده ی کودکان بی گناهی که همیشه احساس گناهکاری به همراه دارند. سهمی هست جهت تلاش برای زدودن انگاره های غلط اجتماعی با هر نامی، حتی نام مقدس آبرو!
 اینگونه است که در پایان فیلم بارِ وظیفه ای اخلاقی، اجتماعی را بر دوش خویش حس می کنیم: باید با هنجار های غلط اجتماعی مبارزه کرد و این کار را باید از خودمان شروع کنیم.
"هیس...دخترها فریاد نمی زنند" چه خوش از عهده ی رسالت اجتماعی خویش برآمده است! رسالتی که نفوذش در جامعه غیر قابل انکار است و به همین سان نیز مورد احترام مخاطب قرار می گیرد. هیچ کس از ضعف های فیلم سخنی به میان نمی آورد. آنچه  ذهن را بیشتر به خود مشغول کرده نقشی است که برای بهبود این وضعیت بر عهده خواهیم داشت و چه چیزی برای یک فیلم از این افتخار آمیزتر!؟
***
در نگاه به مسائل زنان، گاهی عقده گشایی به جای حل مساله، تصویری هجو آمیز از تلاش برای به دست آوردن تساوی های اجتماعی به وجود می آورند. بعضی فیلم های تهمینه میلانی با نگاهی سطحی و نازل به فمینیزم، نشانگر سرخوردگی قشری است که به دنبال حقوق از دست رفته زنان در وادی سرخورگی های اجتماعی هستند. بی هیچ راه کار برون رفتی جز تحقیر یا عقده گشایی.
 این رویکرد کاملا" متفاوت از آن چیزی است که در فیلم های پوران درخشنده به عنوان فعال اجتماعی به نمایش گذاشته می شود. بیان معضلات اجتماعی در درجه ی اول و ارائه ی راهکارهای واقع بینانه که در اولویت خود، تغییر نگاه اجتماعی را به دنبال دارند، فیلم های درخشنده را (فارغ از در نظر گرفتن قوت ها و ضعف های تکنیکی و روایی) درخشان کرده است. این روندِ صحیح است که در دراز مدت به رفع تبعیض و ظلم از قشر زنان در جامعه ی ایرانی منتهی خواهد شد و نه کمدی یا هجو هایی با ادعا های فمینیستی!
***
در آخر، ذکر این نکته ضروری است که پدیده ی آزار جنسی کودکان، تنها دختران این جامعه را در بر نمی گرد. پسران نیز  همواره به میزان دختران و شاید بیشتر، در معرض زخم های جبران ناپذیر آزار جنسی هستند. آنها نیز همانند دختران در این اجتماع فریادی ندارند تا از عمق دردشان نشانی داشته باشد.  آنچه اهمیت دارد کاستن از این آلام و تلاش برای ورود دوباره همراه با سلامتی روحی این قربانیان به آغوش اجتماع و کوشش در کاهش میزان اینگونه جنایات است.
علی اکبر نوری
15/5/92
تهران

No comments:

Post a Comment